گسست های معرفتی در نمایشنامه های محمد یعقوبی
|
محمد هاشمی  |
|
|
چکیده: (1781 مشاهده) |
محمد یعقوبی در تعدادی از نمایشنامههایش که در این مقاله بررسی خواهد شد، تلاش دارد که با استفاده از مؤلفههای دراماتیک که مختص خودش است نوعی گسست معرفتی را در مجموعهای از روابط انسانی و اجتماعی به نمایش بگذارد. این گسستهای معرفتی در روابط اجتماعی حاصل گسستهای معرفتی تاریخی نیز هستند که در تمام عناصر نمایشنامههای وی قابل ردیابیاند. به طور مثال در نمایشنامه زمستان ۶۶ گسست معرفتی تاریخی از شرایط جنگی ناشی میشود. شرایطی که موجب تزلزل در امکانهای مرگ و حیات شخصیتها میشود. اما این تزلزل تنها در نتیجه تهاجمی بیرون از چارچوب خانه این شخصیتها نیست بلکه ناشی از تزلزلی هم هست که در روابط اجتماعی درون خانه جریان دارد. یعقوبی این گسستهای درونی را در پیوند با گسستهای بیرونی به اشکال مختلف به نمایش میگذارد. مثلاً با لرزشهای پیاپی که بر فضای ملتهب خانه فراهم میآید یا با دیالوگهایی که جابهجا قطع و دوباره تکرار میشوند یا با روایتهایی موازی که جابهجا به یکدیگر قطع میشوند.
نظریه مورد استفاده ما در این مقاله از میان تعریفهایی که میشل فوکو، تاریخشناس، نشانهشناس و فیلسوف فرانسوی از واژههایی چون صورتبندی دانایی یا اپیستمه، باستانشناسی، تبارشناسی، گفتمان و قدرت و مقاومت ارائه میدهد، سر برمیآورد. پرسشهای این پژوهش این است که اولاً، چرا یعقوبی در نمایشنامههای مورد مطالعه به نمایش گسستهای معرفتی در کار و بار شخصیتها و جامعه و تاریخی میپردازد که شخصیتها در آن زندگی میکنند؟ و ثانیاً، یعقوبی چگونه در ساختمایههای مختلف نمایشنامههایش این گسستهای معرفتی را به نمایش درمیآورد؟ هدف از این پژوهش آن است که بر مبنای یک نظریه شناختهشده به شناخت بیشتری در نسبت درام، تاریخ، جامعه و سیاست دست یابیم. بر این مبنا نمایشنامههایی از یعقوبی که در این مقاله مورد تأمل قرار میگیرند عبارتاند از: خشکسالی و دروغ، تنها راه ممکن، یک دقیقه سکوت، و زمستان ۶۶. |
|
واژههای کلیدی: محمد یعقوبی، میشل فوکو، گسست معرفتی، خشکسالی و دروغ، تنها یک، زمستان 66. |
|
متن کامل [PDF 1003 kb]
(820 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1397/10/18 | پذیرش: 1399/1/31
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|