شبه ابژهها در وضعیت دیجیتال: هنر و تنیده شدن انسان و ماشین
|
حامد طاهری کیا  |
|
|
چکیده: (503 مشاهده) |
ابژهها ابژهها حاصل موقعیت مدرن بشر هستند، زیرا بشر توانست بهواسطۀ ساختن ابژهها قدرت آفرینندگی و تسخیر جهان هستی را بهدقت آوَرَد. پیدایش دوران رنسانس و گذار از دورۀ تاریکی قرونوسطی بدون اختراع ابژهها، مانند تلسکوپ، که در کار تولید دانش و فهم جهان سهیم شده بودند امکانپذیر نبود. از سوی دیگر، دوگانۀ سوژه و ابژه، که برآمده از فلسفۀ دکارت است، کارکردی دیگر از مفهوم ابژه برای رسمیتبخشیدن به قدرت فاهمۀ انسان با محوریت عقلانیت بهمنظور خلق سوژۀ مدرن بوده است. اما آنچه هدف اصلی این مقاله را در برمیگیرد پرداختن به پیوند و تنیدگی مجموعهای از ابژههاست که ماشینی را در مفهوم اَبَر ابژه به وجود میآورند و این در وضعیت دیجیتال به تکنولوژی ذخیره و بایگانی رخدادهای زندگی اجتماعی برای تولید تاریخ و ایجاد حافظۀ جمعی منجر شده است. ابزارهای ثبت اطلاعات، ذخیره و بایگانی اطلاعات و انتشارات اطلاعات، شامل ابژههایی هستند که در یکدیگر تنیده شدهاند و ماشینی را برای تولید جریان تاریخ شکل دادهاند.
در وضعیت دیجیتال، ماشین تولید جریان تاریخ بهمثابه اَبَر ابژهای عمل میکند که هوشمند است و میتواند تصمیمگیری کند و در موقعیت تولید جریان تاریخ نقش داشته باشد. زبان الگوریتم زبانی هوشمند با قابلیت یادگیری است که بهمثابه روح ماشین تولید جریان تاریخ عمل میکند و سبب میشود تا ماشین تولید جریان تاریخ از اَبَر ابژهای مکانیکی به اَبَر ابژهای ارگانیکی و هوشمند تبدیل شود که در تنیدگی با ظرفیتهای سوژگی انسان قرار میگیرد. برخلاف ابژهها که منفعل تعریف شدهاند، اَبَر ابژۀ یادشده، که حاصل تنیدگی خرده ابژههای دیجیتالی است، موقعیت مفهومی و تحلیلی شبه ابژه را به وجود میآورد؛ یعنی ماشینی که شبیه ابژه است اما همسان آن نیست و دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که قدرت عاملیت دارد و در برابرش انسان دیگر سوژهای با موقعیت سلسلهمراتب بالاتر از ابژه نیست، بلکه انسان شبه سوژهای با ویژگیهای منحصربهفرد و متأثر از عاملیت شبه ابژهها معرفی میشود. ازاینرو، انسان و ماشین در وضعیت دیجیتال در یکدیگر تنیده میشوند و موجودی جدید را، به تأسی دونا هاراوی، در مفهوم سایبورگ شکل میدهند که ترکیبی از ارگانیسم و ماشین است. هدف اصلی مقاله با اتخاذ رویکردی نظری و ترویجی ایجاد نقشهای از روابط است تا مفهوم شبه ابژه را تبیین نظری کند و سپس آن را در زمینۀ هنر دیجیتال بررسی نماید. بر اساس نتیجهگیری، وضعیت دیجیتال را باید دورهای تاریخی از هموندی و تنیدگی ارگانیسم با ابژههایی دانست که قدرت عاملیت هوشمند دارند. بنابراین، در دورۀ معاصرِ دیجیتالیزهشده، ما باید از مفهوم تاریخی ابژه به مفهوم معاصر شبه ابژه گذار کنیم. |
|
واژههای کلیدی: ابژه، شِبه ابژه، دیجیتال، سایبورگ، حافظه، فرهنگ دیجیتال. |
|
متن کامل [PDF 373 kb]
(311 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/9/24 | پذیرش: 1402/7/10
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|