بررسی و تحلیل نمایشنامۀ شب هزارویکم با تکیه بر آرا و اندیشههای مانفرد فیستر
|
فرزانه فروزانی  |
پیام نور |
|
چکیده: (7 مشاهده) |
زبان یکی از عناصر بنیادین در روایتهای نمایشی است که جایگاه آن در ادبیات روایی بر کسی پوشیده نیست؛ بهویژه در درام، که تمامی رخدادها در بستر زبان شکل میگیرند، تحلیل عناصر زبانی نقش بسزایی در شناخت و تبیین شخصیتها دارد. بر همین اساس، این پژوهش با رویکردی تحلیلی–توصیفی به بررسی نظام ِگفتاری، کارکردهای زبانی و پیوندِ زبان و کنش در راستای شکلگیری شخصیتها در نمایشنامۀ شب هزار و یکم اثر بهرام بیضایی، چهرۀ شاخص نمایشنامه نویسی ، پرداخته و با تکیه بر نظریات مانفرد فیستر در کتاب نظریه و تحلیل درام، انواع کارکردهای زبان شامل ارجاعی، بیانگرانه، خطابی، سخنگشایانه، فرازبانی و شعری را در این اثر نمایشی تحلیل کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در میان کارکردهای چندگانۀ زبانی، کارکردهای خطابی، بیانگرانه، سخنگشایانه و شعری در سه اپیزود اصلی نمایشنامه نمود برجستهتری دارند. این کارکردها به نویسنده امکان دادهاند تا شخصیتهای اصلی، مکمل و ضدقهرمان را با دقت و ظرافت بیشتری پردازش کند.نکتۀ قابل توجه آن است که زبان در این نمایشنامه نهتنها ابزاری برای انتقال معنا، بلکه عاملی تعیینکننده در شکلگیری کشمکشهای شخصیتی، ساختار قدرت و روایتِ اسطورهای اثر است. پژوهش نشان میدهد که زبان در آثار بیضایی، افزون بر اینکه در روساخت کارکردهایی چون کمک به فرم، انتقال اطلاعات، پیشبرد داستان، ایجاد ریتم و پرداخت زیباییشناسانه دارد، حامل اندیشههای تاریخی، سیاسی و فرهنگی ایرانزمین نیز هست. بیضایی با بهرهگیری از زبان، مفاهیم عمیق و ریشهدار را با رنگوبوی شرقی در بستر روایت جای میدهد تا زبان به مثابه پلی میان تاریخ و اندیشه عمل کند. |
|
واژههای کلیدی: نمایشنامه، بیضایی، مانفرد فیستر، زبان، کارکرد، شخصیت پردازی. |
|
متن کامل [PDF 844 kb]
(3 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1404/5/26 | پذیرش: 1404/6/22
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|