درام و روایت اقتباسی: نظریۀ انتحار
|
هومن زندیزاده |
|
|
چکیده: (1070 مشاهده) |
در ایران با وجود اقتباسهای فراوانی که در عرصۀ درام صورت گرفته است، در بسیاری از مواقع آثار اقتباسی در جلب نظر مخاطبان و منتقدان ناکام ماندهاند. رسیدن به چارچوب نظری بومی از مفهوم اقتباس، یکی از راههای برونرفت از این بحران و خلق آثار اقتباسی موفق است.مقالۀ حاضر با آسیبشناسی نظریۀ اقتباس در ایران آغاز شده است و با برشمردن شباهتهای موجود میان اقتباس و ترجمه و ارائۀ تعاریفی از آنها، بستری نظری برای وامگیری از نظریات ترجمه مهیا میکند. در این میان شاهنامه به دلیل جایگاه ویژهای که در تئاتر ما دارد، بیش از سایر منابع اقتباسی مورد اشاره قرار گرفته است. در انتها پس از برشمردن موانع و شرایط اقتباس از اساطیر و متون کهن، نظریهای تحت عنوان «نظریۀ انتحار» ارائه شده است. بر مبنای این نظریه، یک اقتباس موفق بیش از آنکه به ظرفیتهای متن مبدأ بستگی داشته باشد، وابسته به ظرفیتهای اقتباسگر است. اقتباس نه به معنای تقلید، تکثیر، تغییر رسانه یا ادای احترام به اثر مبدأ، بلکه به منزلۀ خلق اثری است که ضمن حفظ پیوند با اثر اولیه، در دورترین نقطه نسبت به آن قرار داشته باشد. نظریۀ انتحار در مواجهه با متون کهن، مصادره (رویکردی انتقادی-تهاجمی) را به جای اقتباس پیشنهاد میدهد. مصادره میتواند به هدف فروریختن تمام بنیانهایی باشد که برخی آثار را دارای هویتی دروغین و پوشالی کردهاند، یا ورای اینها، به قصد اسطورهزدایی از متون معیار شکل بگیرد. انتحار حتی اگر به هدفش نرسد، لااقل دارای تشخص است و دریچهای جدید میگشاید. این نظریه تلاشی است جهت ارائۀ رویکردی کاربردی برای اقتباس از متون کهن در عرصۀ درام ایرانی. |
|
واژههای کلیدی: اقتباس، مصادره، نظریۀ انتحار، ادبیات کهن، تئاتر ایران، شاهنامه. |
|
متن کامل [PDF 829 kb]
(1154 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/9/17 | پذیرش: 1398/11/29
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|