بررسی مفهوم، لحن و وجه در رمان پل معلّق
|
محمدرضا حاجی آقابابایی |
|
|
چکیده: (148 مشاهده) |
بررسی ساختار روایی متون، کمک زیادی به شناخت لایههای گوناگون متن میکند. دو عنصر مهم راوی و روایتشنو در رمان میتواند موجب شناخت بهتر شخصیتهای داستانی و صحت و سقم گزارههای روایی شود. نویسندگان در رمانها و داستانهای جنگ سعی میکنند تا حوادث جنگ را بهگونهای بازنمایی کنند که برای مخاطب بهتر قابلدرک باشد و از این رو بررسی راوی و لحن وی و کانونیسازی روایت، چهره مشخصتری از رزمندگان و دیگر شخصیتها ارائه میکند و میتواند به آگاهی از نگاه نویسنده به این مسئله منجر شود.
در این پژوهش، دو مفهوم لحن و وجه در رمان پل معلّق بررسی شده است. از منظر راوی، در رمان پل معلّق شاهد حضور یک راوی دانای کل هستیم که با علم همهزمانی و همهمکانی به روایت داستان و شخصیتها میپردازد و تنها کسی است که گرههای داستانی بهوسیلۀ وی باز میشود. راوی در این رمان در پی بیان آن چیزی است که منطبق با دیدگاههای نویسنده است. با توجه به نوع روایت، با متنی تکصدا مواجه هستیم که فقط به بیان دیدگاههای نویسنده و راوی میپردازد و خبری از اندیشههای گوناگون در متن نیست. از منظر ایدئولوژیک، در پایان داستان شاهد تغییر اندیشۀ شخصیت اصلی رمان از مرگ به زندگی هستیم و آن چیزی که موجب این دگرگونی نگاه میشود، عشق است. این موضوع نیز همسو با آن چیزی است که در سراسر رمان شاهد آن هستیم و کمکی به ایجاد چندصدایی در متن نمیکند.
|
|
واژههای کلیدی: تحلیل متن، روایتشناسی، ژرار ژنت، محمدرضا بایرامی، پل معلّق. |
|
متن کامل [PDF 341 kb]
(43 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/6/29 | پذیرش: 1403/6/10
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|