نشانه شناسی وجودی و کاربرد آن در موسیقی: نظریه زمیک و تولد آن از روح موسیقی
|
ارو تاراستی |
|
|
چکیده: (1394 مشاهده) |
نشانهشناسی وجودی نظریه جدیدی است که از تلفیق نشانهشناسی کلاسیک (مکتب پاریس) و فلسفه قارهای بر آمده است، و ما را به دونظریه «تصعید» و «زمیک» هدایتمیکند. ما از طریق زمیک چهار حالت وجودی (هگل) را که از طریق مقولات «من» و «خویشتن» تفسیر میگردد درمییابیم، که اول در یک مربع نشانهشناسی قرار گرفته و سپس توسط دو حرکت «والایش» و «تجسد» به حرکت درمیآیند. الگویی جدید برای تحلیل موسیقایی از این نقطه آغازین شکل میگیرد. در پسزمینه، دو راه والایش وجود دارد: فراصعود و فرافرود، کهبهعنوان اطوار گفتمان موسیقایی ظاهر میشوند. در نهایت، این امر به «نفس کشیدن دست» در پیانونوازی ژول ژانتی، معلم پاریسی، نزدیک است. افزون بر این، در تاریخ، این ایده در برخی از یادداشتهایکتاب قهوهای ریچارد واگنر وجود دارد که به فلسفه هندویی اشاره میکند. این امر پیامدهای خود را در تمام نظریه نشانهشناسی وجودی بهمنزله یک نظام متافیزیکی داشته است. |
|
واژههای کلیدی: موجودیت، من و خویشتن، اطوار، تصعید، نشانهشناسی، اجرا. |
|
متن کامل [PDF 452 kb]
(603 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/10/10 | پذیرش: 1398/12/10
|
|
|
|