قربانی کردن یکی از مضامین بنیادین و نخستین تمدنهای انسانی است که مراسم آیینی و روایتهای اسطورهای بیشماری به آن اختصاص یافتهاند. یکی از عرصههای نمود جدی مراسم و روایتهای قربانی، مذاهب گوناگون بودهاند. قصه قربانی کردن حضرت ابراهیم یکی از مهمترین و مشهورترین روایتها در این حوزه بهشمار میرود. این روایت تجلیات کموبیش متفاوتی در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام داشته است. این شباهتها و تفاوتها به نوبه خود در آثار هنری هنرمندان این سه دین نیز قابل مشاهده است. در میان انبوه موضوعاتی که میتواند نظر محققان این حوزه را جلب نماید، نوشتار حاضر بر روابط بینامتنی ممکن میان نقاشی رامبراند و نقاشی فرشچیان با همین مضمون متمرکز شده است. رویکرد بینامتنیت و سپس ترامتنیت میتواند به رمزگشایی از رابطه این دو متن بپردازد. برای این منظور کوشش شده است تا از بینامتنیت و بیشمتنیت در نظریه کلان ژرار ژنت در ترامتنیت بهره برده شود. چنانچه ملاحظه خواهد شد، این رویکرد و روش کمک میکند تا بدون اینکه از جهان متنی نقاشیها عبور نماییم، نسبت آنها را تبیین نماید. همچنین در همین نسبتها میتوان از اصالت هر یک از آثار نیز آگاهی حاصل نمود.